دیروز صبح بعد از اینکه صبحونه اش رو خورد تندی پرید تو حال و در حالی که دهنش از ذوق بسته نمیشد با صدای بلند
میگفت پرجونم دندونم لق شده مرتب بهش دست میزد وتکونش میدادو ذوق میکرد منم خودم رو خیلی خوشحال
نشون میدادم در حالی که تو دلم یه دفعه ای خالی شده بود نمیدونم چرا
از بزرگ شدنش میترسم
امروزسر ناهار لقمه ای که خواست بخوره خورد به دندون لقش ودادش دراومد دیگه از خوشحالی دیروز هیچ خبری
نبود تا چند دقیقه گریه میکرد و از ترس نه حرف میزد ونه حتی اب دهنش رو قورت میداد
کلی براش حرف زدم وصغرا کبرا چیدم تا دهنش رو برام باز کرد بعد بهش گفتم مامانی این دیگه هیچ فایده ای برای تو
نداره الانم که فقط باعث ناراحتیته بذار درش بیارم
چشمای کشیده قشنگ پرازاشکش رو روهم گذاشت یعنی بهم اجازه دادکه راحتش کنم
منم بی توجه به تالاپ تولوپ دلم رفتم یه دستمال کاغذی برداشتم رودندونش گذاشتم وبعد..........
گفت پرجون اصلا درد نداشت وباز از ذوق نتونست دهن خوشگلش رو جمع کنه
یاد خودم افتادم که هر دندون لقی برام کلی درد با خودش میاورد چرا
نظرات شما عزیزان:
دوست داری یه i-phone 4 داشته باشی؟
یا یک PSP ؟ یا شایدم یه XBOX360 یا PS3؟
اونم مجانی!!!
نترس کلاهبرداری نیست
بهت قول میدم پشیمون نمیشی!!!
این قضیه امتحان شده است!!!
یه سر به سایت من بزن بعد اگه پشیمون شدی بهم فهش بده
.gif)
امیدوارم موفق باشید
.gif)
.gif)
اگه مایل بوودین تبادل لینک میکنیم با تشکر
.gif)
.gif)