برای نازنینم

دیروز صبح بعد از اینکه صبحونه اش رو خورد تندی پرید تو حال و در حالی که دهنش از ذوق بسته نمیشد با صدای بلند

میگفت پرجونم دندونم لق شده مرتب بهش دست میزد وتکونش میدادو ذوق میکرد منم خودم رو خیلی خوشحال

نشون میدادم در حالی که تو دلم یه دفعه ای خالی شده بود نمیدونم چرا

از بزرگ شدنش میترسم

امروزسر ناهار لقمه ای که خواست بخوره خورد به دندون لقش ودادش دراومد دیگه از خوشحالی دیروز هیچ خبری

نبود تا چند دقیقه گریه میکرد و از ترس نه حرف میزد ونه حتی اب دهنش رو قورت میداد

کلی براش حرف زدم وصغرا کبرا چیدم تا دهنش رو برام باز کرد بعد بهش گفتم مامانی این دیگه هیچ فایده ای برای تو

نداره الانم که فقط باعث ناراحتیته بذار درش بیارم

چشمای کشیده قشنگ پرازاشکش رو روهم گذاشت یعنی بهم اجازه دادکه راحتش کنم

منم بی توجه به تالاپ تولوپ دلم رفتم یه دستمال کاغذی برداشتم رودندونش گذاشتم وبعد..........

گفت پرجون اصلا درد نداشت وباز از ذوق نتونست دهن خوشگلش رو جمع کنه

یاد خودم افتادم که هر دندون لقی برام کلی درد با خودش میاورد  چرا



نظرات شما عزیزان:

محمد حسین
ساعت20:47---25 دی 1390
اول بخون بعد قضاوت کن!!!
دوست داری یه i-phone 4 داشته باشی؟
یا یک PSP ؟ یا شایدم یه XBOX360 یا PS3؟
اونم مجانی!!!
نترس کلاهبرداری نیست
بهت قول میدم پشیمون نمیشی!!!
این قضیه امتحان شده است!!!

یه سر به سایت من بزن بعد اگه پشیمون شدی بهم فهش بده


دخترعمو
ساعت14:05---25 دی 1390
سلام مرسی از ما بازم یه سر بهمابزن....بعد این معنی اسمتون چیه؟؟؟؟؟؟

رهگذر
ساعت17:41---24 دی 1390
ممنون که نظر دادین وب زیبایی دارین

امیدوارم موفق باشید

اگه مایل بوودین تبادل لینک میکنیم با تشکر


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







شنبه 24 دی 1390برچسب:, |